اثر خشكسالي بر مساله نان
مهدي زارع
بيشتر كشورهاي خاورميانه با ناامني غذايي دست و پنجه نرم ميكنند. تغييرات اقليمي اين مشكل را بدتر كرده است، خشكساليهاي منظم و متناوب با سيلهاي بزرگ زيرساختهاي كشاورزي و محصولات را از بين ميبرد. همهگيري كوويد-19 نيز به همراه تحريمها اقتصاد را بيشتر مختل كرده است. براساس اعلام مركز ملي خشكسالي و مديريت بحران، از ابتداي سال آبي ۱۳۹۹-1400، ميزان بارشها نسبت به ميانگين بلندمدت ۴۱درصد و نسبت به مدت مشابه سال قبل ۵۳درصد كاهش داشته است. آمارهاي موجود از سال آبي 1400-1401 تاكنون نشان ميدهد كه بارشها حتي از سال آبي ماقبل نيز كمتر بوده است. طي پنج سال 1400-1405 ميانگين بارندگي 75 درصد كمتر از حد نرمال و ميانگين دما بين 50 تا 75درصد بيشتر از ميانگين بلندمدت پيشبيني ميشود. تغييرات اقليمي واقعيتي است كه نميتوان آن را زير پا گذاشت، هنگامي كه دماي هوا بيش از 2 يا 6 درجه سانتيگراد افزايش يابد، حوادث طبيعي مانند سيل، خشكسالي و توفانهاي شديد از جمله پيامدهاي اصلي تغييرات اقليمي خواهند بود كه از هماكنون افزايش اين مخاطرات را مشاهده ميكنيم. كمبود آب و غذا، بيماريهاي ناشي از آب، مرگ و مير ناشي از سرما يا گرما به عنوان نتايج تغييرات اقليمي ظاهر ميشود. در 1240 شمسي، 1861 م، در زمان ناصرالدين شاه قاجار، بلواي بزرگ نان از جمله نخستين بحرانهاي اجتماعي بود كه در اثر سياستهاي نادرست شاه قاجار رخ داد. خشكسالي و در پي آن قحطي نان و در پي آن احتكار غلات و آذوقه توسط دولتمردان و ثروتمندان و فروش آن به بهاي گزاف به مردم، سبب تشديد بحران شد. نانواييها شلوغ و نان كمياب بود تا اينكه حركت گستردهاي ازسوي زنان براي مقابله با اين بحران صورت گرفت. در اعتراضي گسترده، چند هزار زن راه را بر كالسكه ناصرالدين شاه كه از شكار برميگشت، بستند و از او مصرانه درخواست كردند تا به وضع نابسامان مردم رسيدگي كند. ادامه در صفحه 2
در اين ميان كامران ميرزاي نايبالسلطنه كه در احتكار گندم دست داشت، توسط زنان تاديب شد. شاه با مشاهده ازدحام زنان برآشفت و به محمود خان نوري، كلانتر تهران دستور پايان دادن به غائله را داد. به اين ترتيب ماموران كلانتري به زنان حمله بردند. بخش مهمي از اعتراضهاي شهري در دوره مظفرالدين شاه شورشهاي نان بودند. در سال 1898م – 1277ش اولين خشكسالي عصر مظفري رخ داد. قيمت گندم ترقي كرد و به ده دوازده تومان رسيد. خشكسالي ادامه يافت و سبب واردات گندم به ايران گرديد. از روسيه گندم به ايران حمل ميشد. در سال 1900م، 1279ش نيز قحطي و خشكسالي در اكثر نقاط كشور رخ داد. قحطي به نرخ اجناس گران، در بعضي ولايات گندم صدمني سي تومان، جو بيست تومان شد. مورخان اين اتفاقات را از مقدمات مهم نهضت مشروطه طي شش سال بعد از آن ميدانند.
در روز 16 ارديبهشت 1290 شمسي در جريان بلوايي كه به علت كمبود نان و گراني ارزاق در 7 جمادي الاول 1329ق/ 6 مه 1911م، در اصفهان رخ داد، حاج محمدجعفر خوانساري، معاون يا كفيل بلديه شهر، به طرز فجيعي كشته شد و تعدادي از نهادهاي تازه تاسيس اداري شهر تخريب گرديد. عوامل گوناگون قدرت در اصفهان با توجه به شرايط حاكم بر شهر كه ناشي از وقوع انقلاب مشروطه بود، براي بيرون كردن يكديگر از عرصه قدرت و ضربه زدن به همديگر، محمدجعفر خوانساري را در شورشي ساختگي به بهانه كمبود نان و گراني ارزاق كشتند و تعدادي از نهادهاي مدني شهر را غارت و تخريب نمودند.
هشتاد سال قبل، يك سال پس از اشغال ايران در جنگ جهاني دوم، مجلس شوراي ملي در تاريخ ۱۸ مرداد ۱۳۲۱ با اكثريت ۱۰۹ راي احمد قوامالسلطنه را به نخستوزيري ايران برگزيد. بحران و قحطي گندم و نان از بزرگترين چالشهاي نخستوزير جديد بود قوام هم وزارتخانه جديدي به نام وزارت خواروبار تاسيس كرد تا شايد بتواند مشكل را حل كند اما بحران بسيار عميقتر از آن بود كه بتواند با تاسيس يك وزارتخانه دولتي مشكل را حل كند. تاخت و تاز روسيه و بريتانيا در ايران با مصرف و مصادره بخش بزرگي از گندم كشاورزان ايراني از سوي قواي روس و بريتانيا و انتقال گندم خريداري شده به خاك روسيه و انبارهاي قواي انگليس در جنوب شرق ايران همراه شد. تسلط قواي انگليس و روسيه بر گندم، سوخت و حمل و نقل جادهاي ايران در جنگ جهاني دوم، ايران را كه تا قبل از اين جنگ جزو صادركنندگان گندم قرار داشت، گرفتار قحطي مرگباري كرد به طوري كه دلالان و محتكران براي به حداكثر رساندن سود خاك اره و سنگ و كلوخ ريز را با گندمِ كوبيده شده مخلوط ميكردند و تحويل نانواها ميدادند و ناني كه به دست مردم ميرسيد نان بهشدت بيكيفيت و بد طعمي بود و همين مساله موجب شدت گرفتن نارضايتيهاي عمومي در گير و دار اشغال نظامي ايران از سوي قواي روس و انگليس بود. در چنين شرايطي احمد قوامالسلطنه به عنوان سومين نخستوزير محمدرضا شاه عهدهدار نخستوزيري شد. مجموعه حوادث سياسي و اجتماعي آن روزگار در كنار اختلاف شاه و نخستوزير زمينههاي لازم براي شكست احمد قوامالسلطنه در جلب نظر مجلس شوراي ملي و تشكيل كابينه جديد در ۲۴ بهمن ۱۳۲۱ را فراهم كرد و علي سهيلي بار ديگر به مجلس معرفي شد و تشكيل كابينه داد. براي چندين دهه، دسترسي به مواد غذايي يارانهاي شاخص انتخاب بين ثبات و هرج و مرج در چندين كشور خاورميانه بوده است. در سال 1977، تلاش انور سادات، رييسجمهور مصر براي كاهش يارانه نان، شورشهاي مردمي را برانگيخت كه 171 كشته و صدها زخمي برجاي گذاشت و او را مجبور به عقبنشيني از تصميم خود كرد. در سالهاي 1984-1983، حبيب بورقيبه، رييسجمهور تونس بود كه پس از حذف يارانههاي گندم و بلغور با شورشهاي نان مواجه شد. تخمين زده ميشود كه 110 تونسي در ناآراميهاي متعاقب آن و سركوب دولت جان باخته باشند. قيمتهاي بالاتر كالاها به آغاز اعتراضها در تونس در سالهاي 2009-2008 و سرنگوني رييسجمهور زينالعابدين بن علي در سال 2011 كمك كرد.
تهاجم روسيه به اوكراين، تهيه غلات اضافي را پيچيده كرده است، زيرا روسيه و اوكراين 30درصد از صادرات جهاني گندم را ارايه ميدادند. در هفته اول ماه مارس، قيمت جهاني گندم به بالاترين حد خود در 14 سال گذشته رسيده بود. ايران به طور مرتب گندم وارداتي خود را از اوكراين، روسيه و اتحاديه اروپا تامين ميكند. مانند ديگر كشورهاي منطقه، اكنون ايران بايد به دنبال جايگزين باشد. با قيمت فعلي غلات، هزينههاي دولت براي يارانه دادن به كالاهاي غذايي ضروري براي سال 2022 ممكن است افزايش يابد. ايران علاوه بر مقابله با خشكسالي شديد طي سه ساله اخير كه توليدات كشاورزي را محدود كرده است، از ظرفيت ذخيرهسازي كافي براي غلات خود نيز رنج ميبرد. نان باگت با گران شدن آراد، گران شده و دولت مدعي است مردم بايد قيمت واقعيتري براي نان فانتزي بپردازند.
اوكراين صادرات گندم و ساير غلات را ممنوع كرده است، در عين حال روسيه نيز صادرات غلات را ممنوع كرده است. بنابراين، كشورهاي واردكننده از جمله ايران بايد براي عرضه محدودتر غلات با ساير واردكنندگان گندم رقابت كنند. هر چه درگيري روسيه و اوكراين بيشتر طول بكشد، مختل شدن محصولات آينده در درياي سياه اثر بيشتري بر امنيت غذايي در كشورهاي واردكننده خواهد داشت. ممكن است نياز به واردات غلات خود در سال جاري افزايش يابد. اين جنگ هزينههاي يارانه را افزايش ميدهد و قاعدتا تامينكنندگان غلات بايد متنوع شوند. از سوي ديگر با جنگ اوكراين قيمت نفت افزايش يافته و درآمدهاي دولت به طور نسبي افزايش يافته است. به نظر ميرسد كه دولت ميتواند به گندم يارانه دهد تا هم نانواييها و هم مصرفكنندگان از نوسانات بيش از حد بازار جهاني محافظت شوند.